حاج سید محمد رضا هاشمی

وب سایت رسمی مداح اهل بیت ع
سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۴۵ ق.ظ

رقیه بنت الحسین (ع؟)

به تنم دیگه جونی ندارم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
تو رگام دیگه خونی ندارم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
من و عمه و چشمای خونبار ********* تو بیابون و کوچه و بازار
من خسته و معجر پاره ام ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی چقدر طعنه شنیدم ********* میدونی چقدر خوابتو دیدم
میدونی که بی تو چی کشیدم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر
تب و تاب یه قافله بودم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
با یه پای پر آبله بودم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
تو که دردسرامو ندیدی ********* تو که همسفرامو ندیدی
سفری که با حرمله بودم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی قدم چرا خمیده ********* میدونی موهام چرا سفیده
میدونی که دخترت چی دیده ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
دلم گرفته از سفر بابا بیا منو ببر
دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر
مثل برگای خشک خزونم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
واسه عمه چقدر نگرونم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
جای سلسله روی گلومه ********* دلم انقده تنگ عمومه
نمیخوام دیگه زنده بمونم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی که تازیانه خوردم ********* میدونی چقدر دووم آوردم
میدونی که من چند دفعه مردم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
منو گذاشتی بی خبر بابا بیا منو ببر
دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر
رحم کن بر دلم که مسکین است
شاد کن این دلم که غمگین است
روز اول که دیدمت گفتم
آن که روزم سیه کند این است


بیا عمه زینب کفن کن مرا
کفن در همین پیرهن کن مرا
در این کنج ویران     دهم جان به جانان
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
الا همسفر هـا حلالـم کنی
همه گریه امشب به حالم کنید
مه نور عینم    یتیم حسینم
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
سفر نامه ی من شده خواندنی
شدم کنج ویرانه من ماندنی
من و شام ویران     به یاد اسیران
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
عزیز دلم  از سفر آمده
به مهمانی من پدر آمده
به نیزه نشسته     جبینش شکسته
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
عمـویم کنارت نبوده چرا
لبانت پدر جان کبوده چرا
بمیرم برایت    رقیه فدایت
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب





نوشته شده توسط حاج سید محمد رضا هاشمی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

کد براي وبلاگ :: قالب وبلاگ :: کد آهنگ وبلاگکد دعاي فرج براي وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

بسم الله الر حمن الرحيم - .به وب سايت شخصي مداح اهل بيت (عليهم السلام ) حاج سيد محمد رضا هاشمي خوش آمديد جهت دعوت واجراي مراسم به قسمت تماس با من مراجعه فرماييد هشدار هشدار : انجام دادن اعمال و دستورات علوم خفيه بدون اجازه استاد و خودسرانه و نداشتن علم و آگاهي کافي چيزي جز تباهي و فلاکت در بر ندارد بنابراين قبل از انجام دادن اين اعمال کمي تامل و فکر کنيد .
حاج سید محمد رضا هاشمی

با درود و سلام به پیشگاه تمام اولیا و انبیاء الهی و درود و سلام بی پایان خداوند و اولیا و انبیاء و ملائکه و جن و انس و تمامی خلق خدا به روح و جسم چهارده نور پاک و محور گردش افلاک جناب خاتم الانبیاء محمد مصطفی (ص) و مولای متقیان حضرت امیرالمومنین (ع) وبانوی جهانیان حضرت زهرا (س) و یازده فرزند پاکشان که امامان خلقند از جناب مجتبی (ع) تا آخرین آنها حضرت بقیه الله الاعظم (عج)
و با سلام به شما دوستداران و ارادتمندان اهل بیت (ع)
به لطف خدا ی متعال و عنایت حضرت معصومین (ع) و زحمت چند تن از عاشقان اهل بیت (ع)این سایت راه اندازی شد و امیدوارم که این سایت وسیله ای باشد برای ارتباط دوستان
آل الله ((ع)) و همکاری همگانشان در جهت رشد وارتقای فکری و معرفتی در راه شناخت حق تعالی و آینه های تمام نمای حضرت حق که معصومین (ع) باشند
التماس دعا
حاج سید محمد رضا هاشمی

بایگانی

رقیه بنت الحسین (ع؟)

سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۴۵ ق.ظ

به تنم دیگه جونی ندارم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
تو رگام دیگه خونی ندارم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
من و عمه و چشمای خونبار ********* تو بیابون و کوچه و بازار
من خسته و معجر پاره ام ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی چقدر طعنه شنیدم ********* میدونی چقدر خوابتو دیدم
میدونی که بی تو چی کشیدم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر
تب و تاب یه قافله بودم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
با یه پای پر آبله بودم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
تو که دردسرامو ندیدی ********* تو که همسفرامو ندیدی
سفری که با حرمله بودم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی قدم چرا خمیده ********* میدونی موهام چرا سفیده
میدونی که دخترت چی دیده ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
دلم گرفته از سفر بابا بیا منو ببر
دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر
مثل برگای خشک خزونم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
واسه عمه چقدر نگرونم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
جای سلسله روی گلومه ********* دلم انقده تنگ عمومه
نمیخوام دیگه زنده بمونم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
میدونی که تازیانه خوردم ********* میدونی چقدر دووم آوردم
میدونی که من چند دفعه مردم ********* تو که نمیدونی کجا رفتم
منو گذاشتی بی خبر بابا بیا منو ببر
دلم شده پر از شرر بابا بیا منو ببر
رحم کن بر دلم که مسکین است
شاد کن این دلم که غمگین است
روز اول که دیدمت گفتم
آن که روزم سیه کند این است


بیا عمه زینب کفن کن مرا
کفن در همین پیرهن کن مرا
در این کنج ویران     دهم جان به جانان
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
الا همسفر هـا حلالـم کنی
همه گریه امشب به حالم کنید
مه نور عینم    یتیم حسینم
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
سفر نامه ی من شده خواندنی
شدم کنج ویرانه من ماندنی
من و شام ویران     به یاد اسیران
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
عزیز دلم  از سفر آمده
به مهمانی من پدر آمده
به نیزه نشسته     جبینش شکسته
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب
عمـویم کنارت نبوده چرا
لبانت پدر جان کبوده چرا
بمیرم برایت    رقیه فدایت
غریبم غریب
غریبم غریبم(2)غریبم غریب



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۸
حاج سید محمد رضا هاشمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی