حاج سید محمد رضا هاشمی

وب سایت رسمی مداح اهل بیت ع
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ب.ظ

رقیه (س)

منو بزن تا که دلت خنک بشه                     هر چی بگم جواب من کتک میشه
منو پر از قفس بده                                   منو بکش یا معجرم را پس بده
فقط بذار نفس توی گلوم بیاد                      با گریه فریاد میزنم عمو بیاد
برو کنار، لگد نگیر رو چادرم                         میخوای بخندی به زمین، که میخورم
بابا سرم شکسته،  بال و پرم شکسته         حرمت دخترای اهل حرم شکسته
عدو میخواست، عمه ببینه داغ من               زجر را یه شبی فرستادند سراغ من
رحمش کجاست، درد من از نیشخندشه        وسط سینم جای زانوبندشه
بی طاقتم با پای پر از آبله                          یادته جا موندم بابا، از قافله
وای صورتم، منو به قصد کشت زدند              این جای انگشتره وقتی مشت زدند
چند روز پیش نبودی، محله یهودی                یه طایفه مغیره، شدم کبود
داد و هوار، اف به یزید                               وای از شراب


بابای من، بابای من                                کشته منو  دیگه آبله های پاهای من
جای سیلیِ زجر را ببین رو چشمای من،  بابای من
تار چشام، دستِ یه دختر شامی، چرا گوشواره هام
هی میخونم توی ویرونه که بابام رو میخوام، تار چشام
مه روی من، مثل فاطمه مادرت شکست، پهلوی من
لعنت به این شام، همش کتک خوردیم مدام
ببخشید این لکنت کلام من بابامو میخوام از خدا
لعنت به این شام، لعنت به هر چی چشم بد
لعنت به کینه و حسد
لعنت به هر نامردی که عمه ام را زد
چشا دوخته دشمن به ناموس خدا
چی میکشه عمه ما   سنگ میخوره از لابلای نیزه ها
موی تو سوخته، لعنت به خولی و تنور
میبوسمت از راه دور؛ لعنت به زجر منو به خاک کشوند به زور
دلم میگیره از این شلوغی ای پدر
رباب حزین و خون جگر
بیا ما را از بین نامحرم ببر



نوشته شده توسط حاج سید محمد رضا هاشمی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

کد براي وبلاگ :: قالب وبلاگ :: کد آهنگ وبلاگکد دعاي فرج براي وبلاگحب العباس :: کرامات حضرت ابوالفضل

بسم الله الر حمن الرحيم - .به وب سايت شخصي مداح اهل بيت (عليهم السلام ) حاج سيد محمد رضا هاشمي خوش آمديد جهت دعوت واجراي مراسم به قسمت تماس با من مراجعه فرماييد هشدار هشدار : انجام دادن اعمال و دستورات علوم خفيه بدون اجازه استاد و خودسرانه و نداشتن علم و آگاهي کافي چيزي جز تباهي و فلاکت در بر ندارد بنابراين قبل از انجام دادن اين اعمال کمي تامل و فکر کنيد .
حاج سید محمد رضا هاشمی

با درود و سلام به پیشگاه تمام اولیا و انبیاء الهی و درود و سلام بی پایان خداوند و اولیا و انبیاء و ملائکه و جن و انس و تمامی خلق خدا به روح و جسم چهارده نور پاک و محور گردش افلاک جناب خاتم الانبیاء محمد مصطفی (ص) و مولای متقیان حضرت امیرالمومنین (ع) وبانوی جهانیان حضرت زهرا (س) و یازده فرزند پاکشان که امامان خلقند از جناب مجتبی (ع) تا آخرین آنها حضرت بقیه الله الاعظم (عج)
و با سلام به شما دوستداران و ارادتمندان اهل بیت (ع)
به لطف خدا ی متعال و عنایت حضرت معصومین (ع) و زحمت چند تن از عاشقان اهل بیت (ع)این سایت راه اندازی شد و امیدوارم که این سایت وسیله ای باشد برای ارتباط دوستان
آل الله ((ع)) و همکاری همگانشان در جهت رشد وارتقای فکری و معرفتی در راه شناخت حق تعالی و آینه های تمام نمای حضرت حق که معصومین (ع) باشند
التماس دعا
حاج سید محمد رضا هاشمی

بایگانی

رقیه (س)

يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ب.ظ

منو بزن تا که دلت خنک بشه                     هر چی بگم جواب من کتک میشه
منو پر از قفس بده                                   منو بکش یا معجرم را پس بده
فقط بذار نفس توی گلوم بیاد                      با گریه فریاد میزنم عمو بیاد
برو کنار، لگد نگیر رو چادرم                         میخوای بخندی به زمین، که میخورم
بابا سرم شکسته،  بال و پرم شکسته         حرمت دخترای اهل حرم شکسته
عدو میخواست، عمه ببینه داغ من               زجر را یه شبی فرستادند سراغ من
رحمش کجاست، درد من از نیشخندشه        وسط سینم جای زانوبندشه
بی طاقتم با پای پر از آبله                          یادته جا موندم بابا، از قافله
وای صورتم، منو به قصد کشت زدند              این جای انگشتره وقتی مشت زدند
چند روز پیش نبودی، محله یهودی                یه طایفه مغیره، شدم کبود
داد و هوار، اف به یزید                               وای از شراب


بابای من، بابای من                                کشته منو  دیگه آبله های پاهای من
جای سیلیِ زجر را ببین رو چشمای من،  بابای من
تار چشام، دستِ یه دختر شامی، چرا گوشواره هام
هی میخونم توی ویرونه که بابام رو میخوام، تار چشام
مه روی من، مثل فاطمه مادرت شکست، پهلوی من
لعنت به این شام، همش کتک خوردیم مدام
ببخشید این لکنت کلام من بابامو میخوام از خدا
لعنت به این شام، لعنت به هر چی چشم بد
لعنت به کینه و حسد
لعنت به هر نامردی که عمه ام را زد
چشا دوخته دشمن به ناموس خدا
چی میکشه عمه ما   سنگ میخوره از لابلای نیزه ها
موی تو سوخته، لعنت به خولی و تنور
میبوسمت از راه دور؛ لعنت به زجر منو به خاک کشوند به زور
دلم میگیره از این شلوغی ای پدر
رباب حزین و خون جگر
بیا ما را از بین نامحرم ببر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۶
حاج سید محمد رضا هاشمی

نظرات  (۱)

سلام علیکم.روضه هایتان بسیار عالیست.التماس دعا.اجرکم عنداله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی